یک فرد جوان که در کارناوال کار می کند، استعداد فوق العاده ای در گول زدن مردم با استفاده از زبان خود دارد. او با یک زن روان شناس رابطه برقرار کرده که حتی از خودش نیز خطرناک تر است.

الکس گادمن زندگی خود را صرف فرار از سایه گذشته خانواده خود کرده است. اما وقتی یک قتل گذشته آنها را آشکار می کند، الکس به دنیای زیرین جنایتکاران کشیده می شود، جایی که باید با ارزش های خود مقابله کند تا از کسانی که دوستشان دارد محافظت کند.

یک مرد متوجه می شود که خاطرات متفاوتی از همسر مرحومش نسبت به آنچه که دو پسرش از او به یاد دارند ، در ذهنش باقی مانده است و…

هلن گریس که به تازگی از شوهرش جدا شده، به همراه پسران دوقلویش جرد و سایمون و دختر بزرگش مالوری به خانه ای قدیمی در املاک اسپایدرویک- متعلق به عمه لوسیندا- اثاث کشی می کنند. در شب اول اقامت شان در خانه جدید، مالوری پشت دیواری کاذب یک آسانسور کوچک و یک کلید عجیب پیدا می کند. جرد با استفاده از آسانسور و کلی به اتاقی مخفی راه پیدا می کند که متعلق به صاحب قدیمی خانه آرتور اسپایدرویک است...

داستان فیلم در دهه ۱۹۵۰ در لس آنجلس اتفاق می افتد، روایت سه پلیس لس آنجلس که در گیر ماجرای قتلی در کافه نایت اوول می شوند. ماجرا به جرایم سازمان یافته، فحشا، مواد مخدر و فساد سیاسی گسترش می یابد. عنوان داستان، محرمانه، به مجله رسوایی بر می گردد که بصورت تخیلی در ۱۹۵۰ با عنوان هاش-هاش منتشر می شده.

سازمان مونارک با نبردی سهمگین میان هیولایان غول‌پیکر مواجه می‌شود، از جمله گودزیلای قدرتمند که با ماترا، رودان و دشمن نهایی‌اش شاه گیدورای سه‌سر دست و پنجه نرم می‌کند...

یک وکیل که سعی دارد در شغلش پله های موفقیت را طی کند، هنگام گرفتن رد یک جنایت، با حریفی غیر منتظره روبرو میشود...

زنی در حدود شصت ساله پس از از دست دادن همه چیز خود در رکود بزرگ اقتصادی، سفری را در غرب آمریکا آغاز می کند و به عنوان یک عشایر ون نشین امروزی زندگی می کند.

هتل شگفت انگیز "ماری گلد" در حالیکه تنها یک اتاق خالی دارد، با دو مسافر جدید مواجه می شود که کار را برای آنها سخت می کند. سانی به این فکر می افتد که دومین هتل را هم افتتاح کند.

کیا یک دختر آزاد است که در باتلاق های خطرناک کارولینای شمالی بزرگ شده است.او با دو مرد جوان و جذاب آشنا میشود ولی وقتی جنازه یکی از آنها پیدا میشود او مظنون اصلی قتل مرد جوان میشود و...

ادیسون، یک دانش‌آموز دبیرستانی باهوش، اما بی‌تفاوت، همراه با بهترین دوست و عشقش که او هم دختری باهوش است ، به واشنگتن دی سی می‌رود تا در مورد یک قتل تحقیق کنند. آنها با هم تلاش می کنند تا پرونده قتل مرگ یک دانش آموز را حل کنند.

فیلم داستان زندگی "بتی پیج"، مدل موفق دهه 1950 و هدف تحقیقات مجلس سنا را روایت می کند...

جزیره ی کوچکی نزدیک سواحل ایالت «مین». وقتی «ورا دانوون» (پرافیت) بر اثر سقوط از پله ها می میرد، «دولورس کلیبورن» (بیتس) را که حدود بیست و پنج سال از او مراقبت می کرده، مظنون اصلی قتل او تلقی می کنند. حالا «سلنا سینت جرج» (لی)، روزنامه نگاری نیویورکی که در واقع دختر جداافتاده ی «دولورس» است، از ماجرا باخبر می شود و نزد مادرش می رود تا ببیند چه اتفاقی برای او افتاده است.

روحی در جستجوی طنز، این شعار تبلیغاتی فیلم روحهای سرد است. پل جایمتی با خودش شروع می کند. او در این فیلم نقش یک بازیگر با نام خودش را ایفا می کند بازیگری که از نقشی که بازی کرده راضی نیست و دچار تشویش و نگرانی شده است واکنون احساس می کند روحش بیمار شده و...

افراد مشهور تفسیرهای خود از خاطراتی که توسط افراد مختلف در مورد "مرلین مونرو" نوشته شده را بیان می کنند...